پرسشنامه رایگان نیم رخ کلاس درس از دیدگاه هایدگر با تأکید بر اگزیستانسیال های دازاین: بررسی و نقد
پرسشنامه نیم رخ کلاس درس از دیدگاه هایدگر با تأکید بر اگزیستانسیال های دازاین: بررسی و نقد
هایدگر در «هستی و زمان» در پی پرسش از هستی، به اگزیستانسیالها یا ساختارهای وجودی دازاین پرداخته است. غایت تعلیم و تربیت در دیدگاه هایدگر تحقق دازاین اصیل است که بواسطهی آزادی از سلطهی کسان به هستیِ خودینهاش دست مییابد. بنابراین تعلیم و تربیت از منظر هایدگر فرایند رهاسازی فراگیر تلقی میشود؛ و فلسفهی تعلیم و تربیت در این راستا رسالتی بس عظیم را بر عهده میگیرد چرا که میبایست فرد را نسبت به هستیِ خود و رابطهای که با این هستی دارد، و چگونگی درک و دریافت هستی آگاه کند. این رساله در جهت تحقق این هدف، بر اگزیستانسیالها یا ساختارهای وجودی دازاین متمرکز گشته است؛ و با تأکید بر کتاب «هستی و زمانِ» هایدگر، چهار سوال تحقیق در رابطه با دلالتهای تربیتی اگزیستانسیالهای در- جهان- هستن، یافتحال، فهم و پروا مطرح شدهاند. در این راستا در هر قسمت پس از طرح و توضیح نظرات هایدگر، دلالتهای تربیتیِ این آراء استنتاج، بررسی و نقد شدند. لازم به ذکر است که در فصل سوم پس از بررسی دلالتهای تربیتی اگزیستانسیال در- جهان- هستن و آراء منتقدان هایدگر، الگوی تعلیم و تربیت از منظر هایدگر ارائه گردید؛ و با بررسی و نقد آن الگوی مینوی تعلیم و تربیت تدوین گشت. الگوی تعلیم و تربیت از منظر هایدگر بر اساس تاریخمندی داسمن و دازاین ارائه شده است؛ و از آن جا که زمانمندی دازاین هایدگر بر مکانمندی وی بنا گردیده است، تعلیم و تربیت از نظر هایدگر در این الگو به شرایط زمانی و مکانی وابسته دانسته شده است. از طرفی تعلیم و تربیت مورد قبول برای افراد هر مکان نیز بنا بر میانگین جامعه یا داسمنی تعریف شده که مبین هنجارهای جامعه است. غایت تعلیم و تربیت در این دیدگاه دازاینی اصیل است که آگاه به چرایی افکار، رفتارها و اعمال خود است؛ و با بررسی مداوم این امور باعث اصلاح و حرکت رو به جلوی جامعه و علوم مختلف میشود. در فصل آخر رساله ضمن جمعبندی از یافتههای تحقیق، دلالتهای تربیتی مطرح در فصول پیشین برای ترسیم نیمرخ کلاس درس از دیدگاه هایدگر به منظور تحقق دازاین اصیل، تحت مقولات تدریس، برنامهی درسی، ارزشیابی و رابطهی معلم و دانشآموز سازماندهی و ارائه شده است.
از نظر هایدگر یادگیری زمانی صورت میگیرد که موضوع، مورد نیاز و دلمشغولی فراگیر باشد. بنابراین اولین گام در تدریس، مهیا کردن شرایط یادگیری است که با نظر به مکانمندی و زمانمندی فراگیران به منظور فهم خودینهی صورت میگیرد؛ و این امر بیانگر تدریس در معنای هایدگری بهعنوان اجازه دادن به یادگیری است. معلم از منظر هایدگر هنرمندی است که کار هنریای چون تدریس را ارائه میکند و تعلیم و تربیت در دیدگاه هایدگر باید شرایطی را برای فهم خودینهی فراگیران مهیا کند تا به نظارهی حقیقت هستی بنشینند. این امر میتواند با تدوین برنامهی درسی مناسب، فراهم کردن شرایط یادگیری با بکارگیری معلمانی آگاه که خود به نحوی خودینه به هستی گشوده شدهاند، آماده کردن موضوعات، متون و موادی که به گشودگی اصیل فراگیران کمک کند، انجام گیرد. با نظر به معنای پروا به مثابه رابطهای که فراگیر با هستیِ خود دارد و بر مبنای آن روابط خود با سایرین و جهان پیرامونی خود را تعیین میکند، برنامهی درسی از منظر هایدگر شامل تمام مطالبی خواهد بود که بر مبنای رابطهی فراگیر با خود، و سایر همدازاینیها و هستندهها در راستای تحقق هستیِ خودینهی وی مورد نیاز فراگیر است. بنابراین برنامهی درسی فراگیر با نظر به در- جهان- هستنِ وی و محیط پیرامونیاش تعیین میگردد. همچنین با توجه به آن که از نظر هایدگر بینش دازاین نسبت به خود به شفافیت نقش مقوم جهان و همدازاینیها در هستیش بستگی دارد، برنامهی درسی از نظر هایدگر میتواند شامل تمام موضوعاتی باشد که به شناسایی جهان و افراد پیرامون فراگیر به عنوان عناصر دخیل در ساخت هستیِ وی میپردازند. بنابراین تمامی موضوعات علوم مشروط به روشن شدن نقش آنها در تقویم اگزیستانس فراگیر در این برنامه قرار میگیرند.
ارزشیابی از منظر هایدگر با آگاهی معلم از پیشداشت، پیشدید و پیشبرداشت خود و تصریح آنها برای تشخیص و کنترلشان توأم است که این امر امکان درگیر شدن معلم با متن برای فهم جهان ذهنی فراگیر و آگاهی از آن را فراهم میکند تا در نهایت با تصدیق و یا تغییر پیشفهمها به تعبیری مناسب از کار فراگیر دست یابد. از نظر هایدگر دازاینِ اصیل، آزاد است که هستیِ خود را طرح افکند و مسئول زندگی خویش است. او باید دیگران را نیز آزاد سازد تا هستیِ خود را برگزینند و تواناییهای خویش را تحقق بخشند. از منظر هایدگر، در این دگرپرواییِ اصیل، معلم به گونهای با دیگران رفتار میکند که آنها بتوانند آن که میتوانند باشند، بشوند. لذا رابطهی معلم- فراگیر وسیلهای برای رسیدن به استانداردهای از پیش تعیین شده نیست. در این جا خلاقیت اصیلی به دلیل گشودگی اصیل رخ میدهد. این گشودگی در تلاشهای معلم هم برای فهم کیفیت اشتغال فعلی فراگیر است و هم برای کمک به او برای گوش فرا دادن به آن چه تفکر در این اشتغال فرامیخواند. لذا در تقابل با نظارت عصر ماشینی و ارزشیابی استاندارد شده برای نیل به کیفیت، روابط شاعرانه معلم- فراگیر در حد بالایی متقابل و بر مبنای اعتماد است که این حافظ کیفیت یادگیری فراگیر و صحت مواد آموزشی است. همچنین در این دیدگاه توجه به حال، فهم و هستیِ خودینهی فراگیر در روابط معلم و فراگیر از اهمیت زیادی برخوردار است