پرسشنامه رایگان خود ارزیابی کارآفرینی اجتماعی بر اساس مدل دیز
پرسشنامه خود ارزیابی کارآفرینی اجتماعی بر اساس مدل دیز
هدف این پژوهش بررسی نقش سبک رهبری تحولی مديران در پیشبینی کارآفرینی اجتماعی كاركنان و همچنین تطبيق و مقایسه دانشگاههای دولتی با دانشگاههاي غيردولتی شهر مشهد از این حیث بود. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی (رگرسیون) بود. این تحقیق دارای دو جامعه آماری بود که جامعههای آماری آن شامل کلیه کارکنان رسمی و قرارداد مشخص شاغل در واحدهای ستادی دانشگاههای دولتی و دانشگاههای غیردولتی شهر مشهد بود که در سال تحصیلی 1389-1390 دارای حداقل 3 سال سابقه کاری و 6 ماه سابقه کار با مدیر مافوق خود بودند. نمونه تحقیق شامل دانشگاه فردوسی به عنوان یک سازمان جامع از میان جامعه دانشگاههای دولتی و دو دانشگاه خیام و سجاد از میان جامعه دانشگاههای غیردولتی بود که به روش هدفمند انتخاب شدند. آزمودنیهای مورد مطالعه نیز در دانشگاه دولتی فردوسی به روش تصادفی ساده و در دانشگاههای غیردولتی خیام و سجاد به روش سرشماری براساس دادههای دفتر آمار و اطلاعات هر دانشگاه انتخاب شدند. در نهایت تعداد آزمودنیهای نمونه دانشگاههای دولتی (فردوسی) برابر با 145 نفر، و تعداد آزمودنیهای نمونه دانشگاههای غیردولتی 44 نفر (25 نفر در دانشگاه غیردولتی خیام و 19 نفر در دانشگاه غیردولتی سجاد) بودند. ابزار مورد استفاده پژوهش دو پرسشنامه سنجش رهبری تحولی بس و اولیو (1985) و پرسشنامه محقق ساخته کارآفرینی اجتماعی براساس نظریه دیز (1998) بود. با انجام یک مطالعه مقدماتی ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه رهبری تحولی و کارآفرینی اجتماعی به ترتیب 98/0 و 94/0 به دست آمد و روایی تحلیل عاملی هر دو پرسشنامه به تأیید رسید. دادهها با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و آزمونهای مقایسه میانگین با ارزش ثابت، رگرسیون ساده، و آزمون مقایسه میانگین برای گروههای مستقل و ضریب همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مهمترین نتایج تحقیق نشان دادند که: 1) ميزان انطباق رفتاری مديران با سبک رهبری تحولی و همچنين ميزان کارآفريني اجتماعي کارکنان در دانشگاه فردوسي و دانشگاههای غیردولتی خيام و سجاد بالاتر از حد متوسط بود. 2) بین سبک رهبری تحولی و کارآفرینی اجتماعی رابطه معنی داری وجود داشت و سبک رهبری تحولی مديران قابلیت پیشبینی کارآفرینی اجتماعی کارکنان را در دانشگاه فردوسي و دانشگاههای غیردولتی خيام و سجاد داشت. 3) بين ميزان کارآفريني اجتماعي دو گروه دانشگاه دولتي (فردوسی) و غيردولتي (خیام و سجاد) تفاوت معنيداري مشاهده نشد. 4) تأثير متغيرهاي جمعيت شناختي جنسيت و سن کارکنان روي ميزان انطباق رفتاري مديران با سبک رهبري تحولي و همچنین تأثیر رشته تحصيلي کارکنان روی ميزان کارآفريني اجتماعي کارکنان در هر دو گروه دانشگاهها معنيدار نشد. 5) اما دو متغییر جنسيت و سن کارکنان روي ميزان کارآفريني اجتماعي آنان در دانشگاههای غیردولتی خیام و سجاد تأثیرگذار بود. در حالی که تأثیرگذاری این دو متغییر روي کارآفريني اجتماعي کارکنان دانشگاه فردوسی مشاهده نشد.