پرسشنامه رایگان آزمون درك خطاي گفتگو
پرسشنامه آزمون درك خطاي گفتگو
چکیده:
كودكي به عنوان دوراني كه سنگ بناي شخصيت فرد درآن بنا نهاده ميشود، تحت تاثير عوامل متعددي است كه رابطهي مادر-كودك جزء مهم ترينِ اين عوامل تلقي مي شود. رشد هيجانيِ كاركردي، به عنوان فرآيندي كه يكپارچگي سيستم حسي- حركتي، شناختي و هيجاني را در بردارد، و رشد كاربرديِ زبان كه معرفِ بعدِ ارتباطيِ زبان است جزء مقوله هاي برجستهي رشد در دوران كودكي قلمداد مي شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسي ارتباط بين رابطهي مادر-كودك بر رشد هيجاني كاركردي و رشد كاربرديِ زبان، انجام شد. در اين پژوهش تعداد 140 كودك پيش دبستاني (4-6 ساله) به همراه مادرانشان شركت كردند. دوتست رابطهي مادر-كودك و رشد هيجاني كاركردي كودك توسط مادر تكميل شد. براي ارزيابي رشد كاربرديِ زبان كودكان نيز از آزمون درك خطاي گفتگو استفاده شد. اين ابزار بوسيلهي نمايش فيلمي كه توسط محقق ضبط گشته و درك كودك را در تخطي از اصول مكالمه مي سنجد اجرا شد. براي تحليل داده ها از الگوي تحليل مسير (معادلات ساختاري)، ضريب همبستگي رگرسيون ساده و چندگانه استفاده شد . نتايج بيانگر آن بود كه رابطه مادر-كودك بوسيلهي متغير ميانجي رشد هيجانيِ كاركردي قادر به پيش بيني رشد كاربرديِ زبان در كودكان پيش دبستاني است، اما بين رابطه مادر-كودك و رشدكاربرديِ زبان ارتباط مستقيم معناداري بدست نيامد. علاوه براين رابطه مادر-كودك قادر به پيش بيني رشد هيجاني كاركردي كودك است، و رشدهيجاني(وضعيت كنوني)،قادر به پيشبيني رشدكاربرديِ زبان در كودكان است. بين رشد هيجاني(وضعيت قبلي) و رشد كاربردي زبان ارتباط معناداري مشاهده نشد.
رشد هيجاني كودكان متاثر از روابط مادروكودك، رشد كاربرديِ زبان آنها را تحت تاثير قرار ميدهد. درتبيين عدم رابطه مستقيم معنادار بين رابطه مادروكودك و رشد كاربردي زبان بايد گفت در سن 4-6 سالگي و با ورود كودكان به محيطهاي آموزشي، رشد كاربردي زبان در آنها از متغيرهاي ديگري چون روابط باهمسالان، مربيان و … تاثير مي پذيرد. تفاوت عمده بین موقعیت های آزمایشگاهی و طبیعیروزمره نيز عملكردكودكان را در آزمون تحت تاثير قرار ميدهد.عدم ارتباط بين رشد هيجاني كاركردي( وضعيت قبلي) و رشد كاربرديِ زبان را ميتوان به فاصلهي زماني اين دو متغير و وجود رابطهي معنادار بين رشد هيجاني كنوني و رشد كاربردي زبان، به عدم تاخر و تقدم زماني نسبت داد كه تاثير متغيرهاي ديگر را به حداقل رسانده، ارتباط معني داري را به دست مي دهند.