پرسشنامه رایگان شناسایی راهبرد غالب مدیریت دانش
پرسشنامه شناسایی راهبرد غالب مدیریت دانش
هدف: محیط پویا و رقابتی سازمانهای کنونی باعث شده است تا دانش و مدیریت دانش به یکی از مباحث اصلی مورد توجه سازمانها تبدیل شود. در مدیریت دانش سازمانی، رویکردهای متفاوتی وجود دارد که به منزله راهبردهایی برای جهتگیری مدیریت دانش مورد استفاده قرار میگیرد. موفقیت هر سازمانی ارتباط تنگاتنگی با انتخاب راهبردهای مناسب آن دارد. راهبردهای سازمان را میتوان در سه سطح راهبرد اصلی سازمان، راهبردهای وظیفهای و راهبردهای عملیاتی طبقهبندی کرد. هماهنگي بايد بتواند در سطوح مختلف راهبردهای سازمان به طور موفقيتآميزي برقرار شود تا یک سازمان بتواند به هدفهای خود دست یابد. هماهنگی راهبردهای وظيفهاي مانند راهبرد فرهنگ سازمانی، راهبردهای مدیریت دانش و زیرنظامهای عملياتي آن با راهبرد اصلي سازمان ميتواند به اجرای موفق مدیریت دانش کمک کند. هدف اصلی تحقیق حاضر، شناسايي ميزان هماهنگي راهبردهای سازمانی مورد توجه و بررسی نقش این هماهنگیها بر ميزان اجراي فعالیتهای مديريت دانش در كتابخانههاي مركزي دانشگاهي میباشد.
روش: این پژوهش از نظر نتیجه، کاربردی است و به روش تبیینی- توصیفی انجام شد. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روشهای گردآوری دادههای کمی و کیفی بدست آمد. نمونه آماری این پژوهش را پنج دانشگاه جامع کشور (شامل دانشگاههای تهران، سیستان و بلوچستان، شهید بهشتی، شیراز و فردوسی مشهد) تشکیل داد. برای جمعآوری دادهها، از مصاحبههای نیمه ساختاریافته و 3 پرسشنامه و یک سیاههوارسی استفاده شد. زیرساخت نظری مصاحبه که برای شناسایی راهبرد اصلی دانشگاهها در نظر گرفته شد، نظریه دیوید، پرسشنامه شناسایی راهبرد فرهنگ سازمانی، نظریه دنیسون و میشرا، پرسشنامه شناسایی راهبردهای مدیریت دانش نظریه بیرلی و دالی، پرسشنامه شناسایی راهبردهای زیرنظامهای مدیریت دانش بر پایه برخي از متون، نظریه نوناکا و تاکوچی و نظریه چوی و لی شکل گرفت. محتوای سیاههوارسی را مصداقهای پیادهسازی مدیریت دانش تشکیل داد.
یافتهها: نتايج بدست آمده، نشاندهنده عدم هماهنگی بیرونی کل در 3 دانشگاه و هماهنگی بیرونی کل متوسط در 2 دانشگاه مورد مطالعه بود. از بعد هماهنگی درونی کل، در 3 دانشگاه عدم هماهنگی، 1 دانشگاه هماهنگی متوسط و 1 دانشگاه هماهنگی قوی مشاهده شد. همچنين نتايج آزمون فرضيهها، نشانگر وجود رابطه مستقيم به نسبت قوي بين هماهنگي بیرونی كل راهبردها (هماهنگی بیرونی عمودی و افقی) و ميزان پيادهسازي مديريت دانش و رابطه مستقيم و قوي بين هماهنگي دروني كل راهبردها (هماهنگی درونی عمودي و افقي) و ميزان اجراي مديريت دانش بود.
کاربردهای احتمالی: الگوی طراحی شده در این پژوهش میتواند توسط مدیران سازمانها بويژه دانشگاهها و کتابخانهها به عنوان ابزاری برای انتخاب و هماهنگسازي راهبردهای نظام مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی با راهبرد اصلی سازمانها مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، این الگو میتواند به عنوان ابزاری برای بررسی وضعیت فعلی انواع هماهنگیهای راهبردی مورد مطالعه در این پژوهش برای سایر دانشگاهها و سازمانها بکار گرفته شود.
ارزش و اصالت: از آنجائيكه مديريت دانش بعنوان رويكردي براي توسعه سازمانها و نيز دستيابي به رسالت و هدفهای آنها بشمار ميآيد، توجه به راهبردهاي آن در راستاي راهبردهاي سازمان ميتواند نقش اين مطالعه را در ارزشآفريني حرفه علم اطلاعات و دانششناسي در مديريت سازمانها مشخص کند. الگوي مفهومي پژوهش نيز ميتواند مبناي بسياري از پژوهشها و توسعه تفكر راهبردي در سازمانها باشد.
نظرات