پرسشنامه رایگان بررسی جو سازمانی در فرایند تجمیع کتابخانه
پرسشنامه بررسی جو سازمانی در فرایند تجمیع کتابخانه
هدف: مدیریت موفق فرایند تغییر سازمانی و کاستن از مقاومت در برابر این فرایند، دغدغه بسیاری از مدیران و دستاندرکاران تغییر در سازمانها است. پژوهش حاضر با رویکردی دانشمدار به تغییر سازمانی توجه دارد. چارچوب نظری این پژوهش، از تلفیق نظریه میدانی لوین، نظریه چسبندگی دانش و آموختهزدایی در فرایند تغییر برنامهریزی شده بهدست آمد. هدف پژوهش، شناسایی عوامل مربوط به دو بعد فردی و سازمانی و نقش هریک از این عوامل در ایجاد مقاومت در برابر تغییر در کتابخانههای دانشگاه فردوسی مشهد (طرح تجمیع کتابخانههای این دانشگاه) است.
روششناسی پژوهش: اين پژوهش از نظر هدف کاربردی است كه با شيوه پيمايشي و رویکرد ترکیبی در گردآوري دادهها و با استفاده از طرح مثلثسازی و مدل همگرا برای تحلیل و بر پايه مطالعه موردی انجام شد. جامعه پژوهش حاضر را سه گروه تشکیل دادند؛ کتابداران (40 نفر)، مدیران میانی (11 نفر) و مدیران ارشد (5 نفر) کتابخانههای دانشگاه فردوسی مشهد. از شیوه نظرسنجی برای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز استفاده شد. گردآوری دادههای پژوهش از سه طریق صورت گرفت: پرسشنامه (برای کتابداران)، بحث گروهی متمرکز (برای مدیران میانی) و مصاحبه نیمه ساختار یافته (برای مدیران ارشد). این روشها برای هر مرحله از سه مرحله تغییر برنامهریزی شده (یعنی، انجمادزدایی، اجرای تغییر و انجماد مجدد) به تفکیک اجرا شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که مقاومت در برابر فرایند تغییر برنامهریزی شده در مرحله انجمادزدایی و اجرای تغییر، بهترتیب 3/71% و 6/72% و در مرحله انجماد مجدد، 6/50% بوده است. افزون بر آن، مشخص شد که در دو مرحله انجمادزدایی و اجرای تغییر، نیروهای پیشبرنده فردی بر نیروهای بازدارنده این بعد فزونی گرفتند. اما در بعد سازمانی در این دو مرحله، نیروهای بازدارنده بر نیروهای پیشبرنده غلبه داشتند. برآیند نیروهای این دو مرحله، منفی و نشاندهنده غلبه نیروهای بازدارنده بود. یافتههای این پژوهش نشان داد بعد فردیِ نیروهای پیشبرنده و بازدارنده، در مقایسه با بعد سازمانی این نیروها، مقاومت کمتری در برابر تغییر ایجاد کرده است. افزون بر آن، یافتهها بیانگر این بود که در دو مرحله انجمادزدایی و اجرای تغییر، بخش قابل توجهی از مقاومت نیروهای پیشبرنده و بازدارنده، بهدلیل عوامل فردی چسبندگی دانش و کاستیهای مربوط به آموختهزدایی فردی ایجاد شد. در ارتباط با نظریه میدانی لوین و نظریه چسبندگی دانش، مشخص شد که در فرایند تجمیع کتابخانههای دانشگاه فردوسی مشهد، عوامل سازمانی چسبندگی دانش در مقایسه با عوامل فردی آن نقش بیشتری در ایجاد مقاومت در برابر تغییر برنامهریزی شده داشتند.
نتیجهگیری: پژوهش حاضر به این نتیجه رسید که در فرایند تغییر برنامهریزی شده سازمانی، میدان وسیعی از نیروهای پیشبرنده و بازدارنده در فرایندی پیچیده و چند بعدی در تعامل یا تقابل با یکدیگر حضور دارند. طی این فرایند، عواملی چون آموختهزدایی و چسبندگی دانش به ایجاد نیروهای پیشبرنده و بازدارنده کمک میکنند. بنابراین، برای موفقیت در مدیریت تغییر سازمانی، نهتنها شکلگیری نگرش مثبت نسبت به تغییر در میان کارکنان سازمان و ایجاد فرهنگ و جو سازمانی مناسب با تغییر لازم است، بلکه باید به جایگزینی دانش منسوخ با دانش جدید در دو بعد فردی و سازمانی نیز توجه شود. از دستاوردهای این پژوهش، تأیید ارتباط میان آموختهزدایی و چسبندگی دانش با تغییر سازمانی است. در این راستا، رهنمودهایی بر پایه نیروهای پیشبرنده و بازدارنده و به تفکیک ابعاد فردی و سازمانی برای مدیریت تغییر برنامهریزی شده در کتابخانههای دانشگاهی ارائه شده است.
نظرات